گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ادوار فقه
جلد اول
طبقه بندي دیگران و اشکال آن



اشاره
براي رجال فقه و حدیث (که در قرون اولیۀ اسلام از هم امتیازي نمیداشته و فقیهان همان محدّثان بودهاند و بالعکس) در کتب
مربوط چند گونه طبقه بندي آورده شده که چون ممکن است براي کسانی که از آن طبقه بندیها اطلاع داشته باشند در این مقام
این توهم پیش آید که در دورة تفریع شایسته بود به آن طبقه بندیها توجه میشد و تقسیم این دوره، طبق یکی از آن طبقهبندیها
بعمل میآمد، از این رو براي نمونه سه گونه از آن طبقهبندیها در اینجا یاد، و جهت نقص آنها، نسبت به موضوع بحث ما، ایراد
میگردد تا این توهم برطرف گردد.
طبقه بندي اول
خود دوازده طبقه قرار داده است بدین قرار: ««1» التقریب » -1 ابن حجر عسقلانی (متوفی در 852 ) طبقات فقهاء و رواة را در کتاب
208 از 305
-1 طبقۀ صحابه، با اختلاف مراتب ایشان.
2 -
ۀ
ق
ب
ط
ن
ا
ع
ب
ا
ت
قب ا
س
و
م
د
ق
م
،
د
ن
ن
ا
م
ن
ب
ا
بیّ س
م
.
______________________________
که « روضات الجنات » 1)- بیشتر اهل فن این کتاب را بابن حجر عسقلانی نسبت دادهاند لیکن در برخی از کتب (از جمله کتاب )
بابن حجر مکی شافعی (متوفی در 973 هجري قمري) نسبت داده شده است. « التقریب » طبقه بندي فوق از آنجا نقل شد) کتاب
و شاید این درست نباشد چه «.. و فی تقریب ابن حجر الشافعی المکی » : عبارت روضات در ذیل ترجمۀ کمیل بن زیاد نخعی اینست
حتی خود صاحب روضات در ترجمۀ ابن حجر عسقلانی کتاب التقریب را در عداد مؤلفات او نام برده است.
385
-3 طبقۀ تابعان اوسط، مانند حسن و ابن سیرین.
-4 طبقۀ تابعان تالی و متاخّر، که بطور غالب از تابعان بزرگ و مقدّم مستقیما روایت میکنند، مانند زهري و قتاده.
-5 طبقۀ صغري از تابعان که یکی دو تن از صحابه را ملاقات کرده لیکن حدیثی از ایشان نشنیدهاند مانند اعمش.
-6 طبقهاي که با طبقۀ پنجم همعصر بوده لیکن هیچ یک از صحابه را ندیدهاند.
مانند ابو جریج.
-7 طبقۀ اتباع تابعان بزرگ و مقدم، مانند مالک و ثوري.
-8 طبقۀ وسطی از اتباع، مانند ابن عیینه و ابن عنبسه.
-9 طبقۀ صغري از اتباع، مانند زید بن هارون و شافعی و ابو داود طیالسی و عبد الرزّاق.
-10 طبقۀ کبار که از تابعان اتباع اخذ کردهاند و با تابعان صحابه ملاقات نکردهاند، مانند احمد بن حنبل.
-11 طبقۀ وسطی از تابعان اتباع، مانند ذهلی و بخاري.
-12 طبقۀ صغار که از تابعان اخذ کردهاند، مانند ترمذي.
ابن حجر پس از فراغ از طبقه بندي فوق به طریقی که ترجمهاش آورده شد چنین افاده کرده است.
به طبقۀ دوازدهم ملحق کردهام برخی از شیوخ ائمۀ سنّت را که زمان وفات ایشان متأخّر بوده است، مانند بعضی از شیوخ نسایی. و »
زمان وفات اشخاص طبقات یاد شده بطور اجمال چنین است: اشخاصی که در طبقۀ یکم و دوم واقعند پیش از تمام شدن
386
سدة نخست وفات یافتهاند و اشخاصی که در طبقۀ سیم تا هشتم میباشند در سدة دوم در گذشتهاند و کسانی که در طبقۀ نهم تا
.« از جهان رخت بربستهاند «1» دوازدهم داخل میباشند اندکی پس از تمام شدن سدة دوم
طبقه بندي دوم
شیخ عبد اللّطیف عاملی در رجال خود چنانکه نقل شده چنین افاده کرده است:
اصطلاح اصحاب ما در امر طبقات از دو راه با اصطلاح مخالفان اختلاف دارد: »
یکی از جهت عدد طبقات که باصطلاح ما نصف عدد طبقات ایشان است و دیگر از جهت ترتیب آنها، که بعکس ترتیبی است که
«. ایشان گفتهاند، چه باصطلاح ما طبقهاي که از حیث زمان متأخّر است مقدّم ذکر میگردد
آنگاه این مضمون را گفته است:
209 از 305
بحسب اصطلاح ما فقها و رواة را شش طبقه است: »
-1 طبقۀ شیخ مفید.
-2 طبقۀ شیخ صدوق.
3 -
ۀ
ق
ب
ط
خ
ی
ش
ی
ن
ی
ل
ک
.
______________________________
1)- از این که ابن حجر طبقات راویان و فقیهان را در اوائل قرن سیم، قطع کرده و از آن زمان به بعد، تا زمان خودش (قرن نهم) )
طبقات أمّتی خمس طبقات کلّ طبقۀ اربعون سنۀ: فطبقتی و » طبقهاي قائل نشده بعضی احتمال دادهاند که باین حدیث مرسل نبوي
طبقۀ اصحابی اهل العلم و الایمان و الطّبقۀ الثانیۀ اهل البرّ و التّقوي و الطّبقۀ الثالثۀ اهل التّراحم و التّواصل و الطّبقۀ الرابعۀ اهل
نظر داشته است. بنظر من آثار « التواضع و التّدابر و الطّبقۀ الخامسۀ إلی المائتین اهل الهرج و المرج. ثمّ تربیۀ جر و خیر من تربیۀ ولد
وضع در این روایت از صدر تا ذیل آن نمایانست.
387
اللّ اشعري قمی مراد است که به تصریح نجاشی حضرت ابو محمّد عسکري (ع) را ملاقات کرده
􀀀
-4 طبقۀ سعد (ظاهرا سعد بن عبد ه
و در سال 301 هجري قمري وفات یافته است).
-5 طبقۀ احمد بن محمد بن عیسی.
-6 طبقۀ ابن ابی عمیر.
طبقه بندي سیم
مجلسی اول (ملا محمّد تقی متولد به سال یک هزار و سه 1003 و متوفی در سال یک هزار و هفتاد 1070 هجري قمري) در شرح
به طوري که از وي نقل گردیده است طبقات را دوازده طبقه قرار داده و به قرار زیر آنها را « فقیه من لا یحضره الفقیه » مشیخۀ کتاب
آورده است:
-1 طبقۀ شیخ طوسی و نجاشی و اضراب این دو.
-2 طبقۀ شیخ مفید و ابن غضائري و امثال ایشان.
-3 طبقۀ شیخ صدوق و احمد بن محمد بن یحیی و اشباهشان.
-4 طبقۀ شیخ کلینی و امثال او.
-5 طبقۀ محمد بن یحیی و احمد بن ادریس و علیّ بن ابراهیم و نظائر آنان.
-6 طبقۀ احمد بن محمد بن عیسی و محمد بن عبد الجبّار و احمد بن محمد بن خالد و اقران ایشان.
-7 طبقۀ حسین بن سعید و حسن بن علی وشاء و امثال ایشان.
-8 طبقه محمد بن ابی عمیر و صفوان بن یحیی و نضر بن سوید و نظائرشان.
یا این که طبقۀ هشتم اصحاب موسی بن جعفر (ع).
اللّ الصادق (ع).
􀀀
-9 طبقۀ اصحاب ابی عبد ه
-10 طبقۀ اصحاب ابی جعفر الباقر (ع).
-11 طبقۀ اصحاب علی بن الحسین (ع).
210 از 305
388
این گونه طبقه بنديها که نمونهاش در اینجا یاد شد بیگمان براي تامین «1» -12 طبقۀ اصحاب حسین و امیر المؤمنین علیهم السلام
غرضی که طرح کنندگان آنها داشتهاند و به آن غرض آوردهاند کافی مینموده و رجال فقه و حدیث را به آن اعتبار همان نوع
طبقه بندي شایسته بوده است لیکن از لحاظ این فن هیچ یک از آنها وافی به فرض نمیباشد بلکه در تاریخ ادوار فقه، همۀ آن سنخ
طبقه بندیها از نظري زائد و از نظري دیگر ناقص میباشد:
زائد است براي این که در یکان یکان از آن طبقات براي فقه تحوّلاتی تازه پدید نیامده تا هر یک از آنها عهد یا عصري براي ادوار
فقه قرار داده شود.
ناقص است براي این که غالب این طبقه بندیها تا قرن پنجم پایان یافته و از آن حدّ تجاوز نکرده است در صورتی که براي فقه، به
اعتبار تفقه، بعد از قرن پنجم نیز تطوّراتی رخ داده است (و شاید در آینده هم رخ دهد).
بعلاوه چنانکه این طبقات از حیث نهایت و پایان نسبت به مقصود این فن کوتاه است از حیث آغاز و بدایت نیز نارسا میباشد چه
آن که زمان صحابه را شامل نیست. و بهر حال نظر باحث در ادوار فقه را تأمین نمیکند.
از توجه به آن چه گفته شد و احاطه بر آن چه خواهیم گفت مزایاي تقسیمی که براي دورة تفریعی فقه به عهود و اعصار یاد شده
طرح گردید روشن گشته و روشنتر خواهد شد.
است خود را به آن زمان نزدیک ساخته و اوضاع و « عهد صحابه » که « عهد اول » اکنون براي بررسی و تفحص از چگونگی فقه در
احوال آن عهد را از لحاظ فقه، مورد نظر و توجه قرار میدهیم.
______________________________
1)- بعضی از افراد این طبقات به واسطۀ زیادت عمر با سه طبقه همعصر بوده و با طبقۀ سابق و لاحق خود روایت کردهاند لیکن در )
طبقه بندي مزبور، غلبۀ روایت از یکی از ائمه (ع) مراعات و ملحوظ گردیده و بلحاظ این غلبه در عداد یکی از طبقات محسوب
شدهاند.